## پایه‌ها بر ریاضیات و منطق استوارند **ریاضیات و منطق پایه‌ی درک سایر زمینه‌ها هستند** **ناوال:** اصول بنیادین، همان اصول، الگوریتم‌ها و درک منطقی عمیقی هستند که می‌توان آن‌ها را از هر زاویه‌ای دفاع یا نقد کرد. به همین دلیل است که اقتصاد خرد مهم است، در حالی که اقتصاد کلان پر از حفظیات و حرف‌های کلی و درهم است. همان‌طور که نسیم طالب می‌گوید، "کلک زدن در اقتصاد کلان آسان‌تر از کلک زدن در اقتصاد خرد است"، چون اقتصاد کلان جایی است که شبه‌علم پیچیده به سیاست گره می‌خورد. امروز دو اقتصاددان کلان را پیدا نمی‌کنید که بر سر چیزی توافق داشته باشند، و سیاست‌مداران هم از اقتصاددان‌های مختلف برای توجیه نظریات موردعلاقه‌شان بهره می‌گیرند. حتی بعضی از اقتصاددان‌های کلان چیزی به نام «نظریه پولی نوین» را ترویج می‌کنند، که اساساً می‌گوید «غیر از مسئله تورم، می‌توانیم هر چقدر خواستیم پول چاپ کنیم.» این مثل این است که بگوییم «غیر از کمبود انرژی، می‌توانیم هر چقدر خواستیم موشک به فضا بفرستیم.» این حرف بی‌معناست. همین که اقتصاددانان کلان از چنین حرف‌هایی دفاع می‌کنند، نشان می‌دهد اقتصاد کلان به یک شاخه از سیاست تبدیل شده، نه یک علم واقعی. پس شما باید روی بنیان‌ها تمرکز کنید. پایه‌های اصلی، ریاضیات و منطق است. اگر منطق و ریاضیات را بفهمید، اساس روش علمی را هم می‌فهمید. وقتی روش علمی را درک کنید، می‌توانید در سایر حوزه‌ها و کتاب‌هایی که می‌خوانید، حقیقت را از نادرستی تشخیص دهید. **آهسته و عمیق خواندن بهتر از خواندن زیاد اما سطحی است** پس در مواجهه با نظرات دیگران و حتی «حقایق» هم محتاط باشید، چون خیلی از این «حقایق» در واقع نظراتی با لعابی علمی‌نما هستند. واقعاً به دنبال الگوریتم‌ها و درک عمیق باشید. بهتر است یک کتاب را خیلی آهسته بخوانید، تلاش کنید، گاهی عقب برگردید و درک عمیق پیدا کنید تا اینکه با سرعت سراغ ۲۰، ۳۰ یا ۵۰ کتاب بروید و بگویید «خب من این همه کتاب خواندم.» مثل حرف بروس لی: «من از کسی که هزار ضربه بلد است نمی‌ترسم، از کسی می‌ترسم که یک ضربه را ۱۰ هزار بار تمرین کرده باشد.» درک عمیق از طریق تکرار، کاربرد، منطق و پایه‌های محکم است که شما را تبدیل به متفکری هوشمند می‌کند. **یاد بگیرید متقاعد کنید و برنامه‌نویسی کنید** **نیوی:** برای اینکه پایه‌ای برای یادگیری مادام‌العمر داشته باشید، به نظر من دو چیز لازم است: یک، توانایی متقاعدسازی عملی و دو، تسلط عمیق بر یک موضوع فنی یا پیچیده. ممکن است ریاضیات انتزاعی باشد، یا کتاب‌های دونالد کنوث درباره الگوریتم‌ها، یا درس‌های فاینمن در فیزیک. اگر هم قدرت متقاعدسازی عملی داشته باشید و هم درک عمیقی از موضوعی پیچیده، پایه‌ی فوق‌العاده‌ای برای یادگیری مادام‌العمر دارید. **ناوال:** بله، بگذار این را کمی گسترش بدهم. به نظر من مهم‌ترین مهارت‌ها این‌ها هستند: خواندن، نوشتن، حساب (ریاضیات)، متقاعدسازی (گفتار) و در نهایت برنامه‌نویسی کامپیوتر. چون برنامه‌نویسی یک شکل کاربردی از حساب است که در هر حوزه‌ای اهرمی رایگان در اختیارتان می‌گذارد. اگر با کامپیوتر خوب باشید، ریاضیات پایه را بلد باشید، خوب بنویسید، خوب صحبت کنید و کتاب خواندن را دوست داشته باشید، برای تمام عمر آماده‌اید.